مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

بعد از جنگ های جهانی، کشورهای غربی خصوصا آمریکا، به عنوان تمدنی در حال ظهور،  در صنایع ، علوم ، سیاست ها و نوع مدیریت خود تحولات عمیقی را ایجاد نمودند . تحولاتی که در عرصه های فنی و تکنولوژیک در غرب ایجاد شد از جهتی بر بستر تحولات عرصه های علوم انسانی سوار بود و از جهت دیگر نیز، پس از تولید و طراحی،به علوم انسانی ، جهت توزیع و انتشار این فناوری ها نیازمند بود . بدین منظور علوم مدیریت ، ارتباطات ، روانشناسی و ... به کمک این فناوری ها آمدند . 

غرب بر بستر تفکر خود در حال ایجاد تمدنی نوین بود و این تمدن برای انتشار در سطح جهان نیازمند معرفی ، توجیه، فروش و صدور ابزارهای تکنولوژیک خود بود که از این طریق قدرت اقتصادی و فرهنگی خود را تقویت نماید. از همین روی نظریه های جدیدی در ارتباطات با عناوین "انتشار نوآوری Diffusion of innovations " مطرح شد . در مدیریت و سیاست گذاری کلان نیز " نظام نوآوری Innovation Systems " و بعد نظام های نوآوری ملی و منطقه ای و فناورانه مطرح شد . 

در نظام های نوآوری گرچه به خلق دانش نیز توجه شده است اما بنا بر اشاعه فناوری و دانش گذاشته شده است و وقتی سخن از خلق دانش شده، منظور، توسعه دانش در حوزه فناورانه ای است که خلق شده است . نظام نوآوری می گوید برای توسعه و انتشار نوآوری ها و فناوری های جدید باید برای آن سیاستگذاری کرد ، منابع را به سمت آن سوق داد ، نوآوری را منتشر کرد ، کارافرینی را در آن توسعه داد ، بازار آن را شکل داده و برای آن مشروعیت بخشی کرد. نظام های نوآوری، هم اکنون به عنوان یکی از روش های سیاستگذاری به صورت کلان در بخش های مهمی از کشورهای مختلف خصوصا در ایران به عنوان مبنا و ابزار سیاستگذاری مورد استفاده قرار می گیرد . 

باید توجه داشت که نظام ملی نوآوری نه به دنبال  بومی سازی و دست بردن در ماهیت و موجودیت فناوری است و نه به دنبال کشف و ایجاد یک فناوری جدید  ، بلکه به دنبال اشاعه و توسعه دقیق یک فناوری و نوآوری است . جالب اینجاست که برخی مدل ها-مانند کره جنوبی-، بعد از دوره تقلید و دوره انتقال ، دوره نوآوری را به عنوان سومین مرحله پیشرفت ذکر کرده اند. در بهترین حالت ، در این مدلِ سیاست گذاری ، کشورها قادر خواهند بود در یک فناوریِ ایجاد شده، دخل و تصرف کنند و شعبه های جدیدی از آن را توسعه دهند . نه آنکه اساسا یک فناوری جدید ابداع کنند . و این منجر به تمدن سازی نخواهد شد .  

حتی شاخص هایی مانند TAI که ظرفیت نظام ملی نوآوری را پایش می کنند نیز بر دستیابی به تکنولوژی تاکید دارند نه خلق آن . طبق این شاخص  آمریکا، سوئد، ژاپن و آلمان به عنوان کشورهای رهبر و پیشرو، مالزی اندونزی مکزیک و ترکیه کشورهای رهبر بالقوه و پیشرو بالقوه ، و ایران آفریقای شمالی پاناما برزیل پرو و مصر جزء کشورهای پذیرنده ی پویا  معرفی شده اند . آنچه که مسلم است این است که کشورهای غربی خصوصا آمریکا تولید کننده و مبدع تکنولوژی بوده اند(خصوصا در حوزه فضای مجازی)، و دیگر کشورها حتی کشورهای رهبر و پیشرو نیز در توسعه تکنولوژی موفق بوده اند ، نه تولید آن،  چنانچه شاخص های TAI مخلوطی از تولید و توسعه و انتشار را مدنظر قرار داده است . 

اما سوال اینجاست که چرا آمریکا در این فرایند ، تولید کننده و دیگران توسعه دهنده اند ؟ با مقایسه نظام های نوآوری کشورها به این نتیجه می رسیم که نظام نوآوری آمریکا بر تحقیق تمرکز کرده و از ورود شرکت های خارجی در همین همکاری های تحقیقاتی نیز ممانعت کرده اما کشورهای دیگر بر توسعه  تمرکز کرده اند و همین توسعه را نیز با ورود متخصصان و شرکت های خارجی یا افراد داخلی که در خارج دوره دیده اند انجام داده اند.   همچنین آمریکا تحقیقات را از سازمان های دفاعی و نظامی شروع کرده که منافع ملی برایشان از هر چیزی با اهمیت تر است ،  اما دیگران تحقیقات یا توسعه را با شرکت های خصوصی انجام داده اند که منافعشان در سود مادی بیشتر است . نگاه آمریکا بیشتر بر تولید و اشاعه بوده و اشاعه فناوری در نظام نوآوری آمریکا به معنای اشاعه فناوری تولید شده بوده است اما نگاه دیگران بیشتر در توسعه و اشاعه بوده و اشاعه را به معنای اشاعه فناوری توسعه داده شده تعبیر کرده اند . آمریکا بیشتر به علوم پایه توجه داشته اما دیگران به خود فناوری . تمامی این موارد نشان می دهد نظام نوآوری در آمریکا منجر تولید علم بر مبنای زیرساخت های تمدنی و در دیگر کشورها منجر به توسعه علم و نظام تمدنی آمریکایی خواهد شد . 

به همین منظور جهت استفاده از نظام ملی نوآوری در سیاست گذاری کلان در کشور می بایست به این نکته توجه کرد که خلق دانش بر مبنای تفکر ایرانی اسلامی در بالاترین سطح،  و بومی سازی دانش غربی در پایین سطح باید مورد توجه جدی قرار گیرد  وگرنه نظام های ملی نوآوری در بدترین حالت منجر به اشاعه فرهنگ و اقتصاد غربی خواهد شد و در بهترین حالت منجر به بومی سازی و دستکاری در تمدن غربی می شود ولی منجر به ایجاد یک جریان موازی و تمدن ساز نخواهد شد . 

 --------------------------

منابع 

- بررسی تطبیقی نظام نوآوری کشورهای مختلف در مقایسه با ایران / میربلوک، رضایی، موسوی / فصل نامه مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت سال دوم شماره 3

- نظام ملی نوآوری ابداعات و جهش اقتصادی / عبدلی / فصل نامه پژوهش های اقتصادی ایران سال نهم شماره 31 

- ظرفیت ها و توانمندی های علم و فناوری کره جنوبی / مرکز همکاری های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری 

- شناسایی چالش های سیاست گذازی در نظام ملی نوآوری ایران / منطقی، حسنی ، بوشهری/ فصلنامه سیاست علم و فناوری سال دوم شماره 3

  • چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵,
  • حاجی هاشمی