مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

۷ مطلب با موضوع «نفوذ» ثبت شده است

چندی است برخی از مسئولان کشور با رصد کانال های تلگرامی و اعلام آمار و ارقام از این کانال ها به ارائه تحلیل از وضعیت فعالیت کاربران آن می پردازند. بر این اساس، میزان استفاده مردم از مطالب دینی و ضد دینی، اخلاقی و غیر اخلاقی ، اقتصادی ، سیاسی و ... حتی میزان اشتغالزایی این شبکه اجتماعی نیز تخمین زده شده و برای مسئولان در رده های مختلف معیار تصمیم گیری ایجاد می کنند.

شبکه اجتماعی یک ابزار برمبنای WEb2 است . در وب1 ارتباطات یکطرفه از سوی فرستنده به گیرنده انجام می شود. در وب2 ارتباطات دوطرفه بین فرستنده و گیرنده انجام می شود. این الفبای مورد نیاز برای مواجهه با شبکه های اجتماعی است...

پایه اصلی یک شبکه اجتماعی بخش وب دو آن است که در واقع قسمت زیر آب یک کوه عظیم و در واقع معدن بزرگی از اطلاعات حیاتی از جامعه است که فقط توسط مدیران شبکه قابل دسترسی است . امروزه فیس بوک با ارائه دسترسی به برخی شرکت های PR به این معدن حیاتی توانسته چرخه اقتصادی عظیمی برای خود طراحی کند که تقریبا تمام ارزش مالی فیس بوک به آن وابسته است .

در واقع بخش اندکی از تعاملات اجتماعی مردم در قسمت آشکار شبکه های اجتماعی انجام می شود و بیش از 80 درصد اطلاعات شبکه های اجتماعی در بخش نهان آن است . یک پژوهش علمی که در سال 2011 انجام شده نشان می دهد کاربران شبکه های اجتماعی علاقه ای به انتشار عمومی اطلاعات خود ندارند و مطالبشان را بیشتر با دوستان و نیز دوستانِ دوستانشان به اشتراک می گذارند . این مطالعه با مقایسه اطلاعات سال 2009 و 2011 نشان می دهد کاربران به محدود کردن دایره انتشار اطلاعاتشان علاقه بیشتری پیدا کرده اند. 

تگرام یک شبکه اجتماعی است که بخش کانال های آن از نوع وب یک، و بخش گروه های عمومی و خصوصی و نیز چت های دوطرفه در آن از نوع وب دو است . هم اکنون مسئولان کشور با مشغول شدن به قسمت وب یکی و آشکار و بیرون از آب این کوه اطلاعاتی، تحلیل های سطحی ارائه داده و تصمیم گیری های حیاتی برای کشور انجام می دهند .

ارائه اطلاعات غلط یا ناقص باعث ایجاد خطای محاسباتی می شود که می تواند آینده کشور را با خطر مواجه کند.

درون یکی از کشورهای فرضی در دنیا شهری است که قوانین عجیبی وجود دارد . این شهر یک شهردار دارد که از یک کشور دیگر منصوب می شود. تقریبا نیمی از مردم این کشور فرضی کم کم به این شهر کوچ کرده اند. در این شهر انواع جرم ( همجسنبازی، تجاوز به کودکان، ترویج افسردگی و خودکشی ، عرفان های دروغین، فروش مواد مخدر، ارتباط گیری برای انجام اعمال تروریسی) آزاد است فقط اگر کسی جرمی را دید می تواند سریع آن را گزارش کند و شهردار بلافاصله پس از رسیدن گزارش، تیمی را به محل وقوع جرم ارسال می کند تا محل وقوع را با نوار رنگی مخصوصی مسدود کنند تا کسی وارد آن نشود . البته مجرم می تواند به محله ای دیگر برود و جرمش را ادامه دهد .
این شهر البته برای شناسایی و دستگیری مجرمین پلیس دارد اما شهرداری نقشه کاملی از خیابانها و معابر شهری که طراحی کرده در اختیار پلیس قرار نداده است . همچنین هیچ اطلاعاتی از شهروندان و زیرساخت های این شهر در دسترس وزارتخانه ها و استانداری قرار ندارد . لذا پلیس برای شناسایی و دستگیری مجرمین ، موتور سوارانی به خیابان ها می فرستد تا به صورت شانسی بتوانند آسیب دیده ها یا مجرمین را پیدا کنند.
استاندار می گوید ما باید به مردم آگاهی دهیم تا خودشان مراقب مجرمین و جنایات باشند . استاندار همچنین گفته که اجازه نمی دهد فرزندانش به خیابان بیایند وآنها را در خانه حبس کرده است . در واقع او به مردم پیشنهاد می کند در خانه محبوس شوند و البته اگر می خواهند آزاد باشند و آزادانه زندگی کنند باید خودشان حواسشان به مجرمین باشد تا آنها را از بین نبرند .
شهرداری البته همه چیز را جرم نمی داند و برای نوار کشیدن محل جرم، به هر جایی مامور نمی فرستد. شهردار می گوید خودش قانونی نوشته و طبق آن عمل می کند و به حرف هیچ کس حتی استاندار هم توجه نمی کند . به عنوان مثال شهردار خود را در برابر مجرمین سیاسی و دینی و حتی قاچاقچیان و بی حیایی نیز مسئول نمی داند.
گرچه مردم شهر معتقدند شهردار (هرچند که از خارج از کشور منصوب شده باشد) فقط مامور طراحی زیرساخت های شهر است و باید طبق قوانین که مسئولان کشور وضع کرده اند عمل کند اما شهردار ذره ای این به این حرف ها توجه نمی کند و البته استاندار هم کوتاه آمده است.
شهرداری هیچگونه قانون پیشگیرانه ای برای جلوگیری از وقوع جرم را نیز قبول نمی کند ، به عنوان مثال قبول نمی کند خیابان ها خط کشی داشته باشد و سر چهارراه ها چراغ راهنمایی رانندگی قرار گیرد . میگوید وقتی تصادف شد آن وقت رسیدگی می کنیم. شهرداری قبول ندارد که افراد بتوانند با خانواده خود در یک خانه قرار گیرند  هر نفر باید در یک خانه جداگانه زندگی کند حتی کودکان و نوجوانان نیز باید از پدر ومادر خود جدا زندگی کنند و زن و شوهر هر کدام خانه ای مستقل داشته باشند. افراد می توانند با ماسک وارد خیابان شوند و یا حتی خود را به جای شخص دیگری جا بزنند.  
در این شهر همه چیز آزاد است و هر کس می تواند در هر نقطه ای از شهر هر کاری می خواهد انجام دهد . ممکن است دختر یا پسری از کوچه ای رد شوند و در کوچه بعدی یکدفعه عده ای را ببینند که وسط خیابان در حال انجام اعمال شنیع هستند ، و البته ممکن است کسی، چند دقیقه قبل، این صحنه را دیده باشد و به شهردار گزارش داده باشد و شاید هم شهرداری ماموران خود را برای نوار قرمز کشیدن به این نقطه بفرستد و البته این افراد برای انجام اعمال خود به خیابان کناری خواهند رفت.  البته این تمام ماجرا نیست . شهرداری تمام زندگی مردم را زیرنظر دارد و تمامی تحرکات را به یک کشور خارجی گزارش می دهد . کشوری که سالهاست با این شهر و مردم آن دشمنی دارد .

تصویری از یکی از خیابان های شهر فرضی! که عده ای جوان درباره روش های شکست قبح یکی از موضوعات غیراخلاقی در خانواده تبادل نظر می کنند

چارچوب امنیت ملی ایالات متحده آمریکا اقتضا می کند که برای حفظ امنیت سیاسی این کشور، فرهنگ و اقتصاد و حتی سیستم های دفاعی را نیز قربانی خودش کند. اگر در جایی از دنیا دیدید حتی یک گروه موافق ایالات متحده با دستور آمریکا از هم پاشید نباید تعجب کنید چون امنیت ملی آمریکا باید حفظ می شد. در این سیستم نه تنها حریم خصوصی مردم آمریکا بلکه حریم خصوصی همه مردم دنیا قابل دریده شدن است چون امنیت ملی آمریکا نباید خدشه دار شود . اگر پلیس یک مادرباردار را در خیابان با مشت و لگد از پای درآورد جای نگرانی نیست چون امنیت ملی آمریکا را تهدید کرده بود. اگر اسلحه آزاد می شود ، همجنسگرایی رسمی می شود ، جنگ های بیولوژیکی مجاز می شود ، بمب هسته ای ساخته می شود ، همه اینها در پارادایم فکری که آمریکا برای شهروندانش ساخته مجاز تلقی خواهد شد چون امنیت ملی آمریکا را تامین خواهد کرد !  

این چارچوب فکری قانون کلی دارد : «همه چیز را آزاد بگذار ، من دارم رصدش می کنم ، اگر امنیت ملی را به خطر انداخت جلویش را می گیرم !»  اگر این چارچوب فکری سیاست اصلی یک کشور شد آنوقت سیستم های فرهنگی ، اقتصادی ، مذهبی ، نظامی و... را قربانی خودش می کند .

این سیستم برای شناخت تهدیدها محتاج رصد کردن آنهاست و برای رصد کردن هم نیازمند آزاد گذاشتن آن ، و به همین دلیل جریان های ضد و برخلاف دولت را آزاد می گذارد...  تا لحظه ای که علیه امنیت ملی اقدامی کنند. در این مدل ، برخی از جریان های ضد کم کم رشد می کنند و به رسمیت می رسند ... آنها تعهدی نانوشته داده اند که هرکاری می خواهند بکنند اما امنیت ملی را به خطر نیاندازند . در این سیستم همجنسبازان گروه های رسمی شکل خواهند داد اما هیچگاه علیه حکومت اقدامی نخواهند کرد ، شیطان پرستان نیز ، گروه های ضد دین نیز ، اما این سیستم به سمت استحاله مداوم پیش می رود ... گروه های ضد، بدون اقدام علیه امنیت ملی رشد می کنند اما مانند موریانه ای ، جای جای هسته اصلی حکومت را می خورند ... آن وقت این حکومت از درون پوک می شود ...درست مانند آمریکا ... آنوقت این حکومت است که برای حفظ امنیت ملی اش به گروه های ضد خوراک خواهد داد و آنها را به رسمیت می شناسد و به خواسته هایشان تن می دهد .

در ابتدا این گروه های ضد بودند که تعهد می دادند اما در آخر کار، این حکومت است که برای بقایش به این گروه ها تعهد خواهد داد ... آنوقت این حکومت تبدیل به حکومت طاغوت می شود که در خدمت شیطان قرار می گیرد.

چند ماه قبل و در بحبوحه انتخابات آمریکا ، اکثر رسانه های جمعی این کشور به نفع کلینتون تبلیغ کرده اند اما افکار عمومی به سمت ترامپ متمایل شد . بعد از آن زمزمه احتمال تاثیرگذاری فیس بوک بر انتخابات آمریکا پیچید و کارشناسان احتمال دادند اخبار دروغی که علیه کلینتون و به نفع ترامپ در این شبکه اجتماعی منتشر شده توانسته افکار عمومی را به دست بگیرد . بعد از انتخابات، اوباما دستور داد رئیس فیس بوک سازوکاری برای جداشدن اخبار معتبر و نامعتبر در این شبکه اجتماعی طراحی کند . 

دست پژوهش گران از اطلاعات و محتوای این شبکه اجتماعی خالی است و نمی توانند در رابطه با تحولات اخیر تحقیق کنند . پژوهش گران فقط به دیتاهای آشکار شبکه های اجتماعی مانند صفحات عمومی دسترسی دارند و هرگز به متن گفتگو ها و صفحات خصوصی دسترسی ندارند . اخیرا پژوهشی بر روی 20 خبر دروغین و 20 خبر درست در رابطه با انتخابات 2016 آمریکا که در فیس بوک منتشر شده است انجام شده که نشان می دهد سه ماه مانده به انتخابات اخبار واقعی( وبه نفع کلینتون) بیشتر دیده شده و هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم اخبار غیرواقعی( به نفع ترامپ) بیشتر دیده شده است .

گرچه مدیران این شبکه اجتماعی اعلام کرده اند که این پژوهش نتایج دقیقی را نشان نمی دهد چرا که تمرکز بر اخبار پر بازدید، تصویر مخدوشی از آنچه کاربران معمولی فیس بوک دیده اند، نشان می دهد . آنها اعلام کرده اند که یک دنباله طولانی از رویدادها در فیس بوک وجود دارد . یک موضوعی که زیاد دیده شده ممکن است بحث های بسیاری را به دنبال خود داشته باشد که شما فقط یک بخش کوچک آن را دیده اید .

یعنی در واقع ممکن است شما ببینید یک خبر دروغین درمیان اخبار پربازدید قرار گرفته اما نمی دانید درون چت ها و صفحات کاربران در رابطه با این خبر و کش و قوس ها و بحث هایی که پیرامون آن صورت گرفته چه گذشته است . یعنی مثلا شاید یک خبر جعلی بازدید زیاده داشته باشد ، اما درون بحث ها ، کاربران دارند درباره دروغ بودن آن صحبت می کنند .

بعد از انتخابات آمریکا در یادداشتی به این موضوع اشاره کردم که مدیران شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک به نوعی علم ارتباطات را خصوصی کرده اند و فقط به برخی مراکز امنیتی و نظامی مشاوره می دهند . متاسفانه بعد از گذشت چند ماه از انتخابات آمریکا هنوز هیچ کس نمی داند درون فیس بوک چه گذشته و مدیران فیس بوک نیز فقط تکذیب می کنند و هیچ اطلاعاتی را بروز نمی دهند.

این  وضعیت آمریکا و فیس و بوک است . فکر می کنم لازم نیست در رابطه با وضعیت ایران و تلگرام سخنی بگویم .

شب نامه ، فیلم مستند بسیار جالبی است که اخیرا منتشر شده و نشان می دهد چگونه شرکت هایی که اطلاعات و دیتای مردم ایران را نگه داری می کنند (مانند همین مجموعه هایی که واسطه خرید اینترنتی یا پیامکی مردم شده اند ) می توانند اطلاعات شخصی مردم را تحلیل کرده و به تعبیری"فرادزدی یا فراجاسوسی" انجام دهند و این اطلاعات را در اختیار ایالات متحده آمریکا یا هر جای دیگر قرار دهند  .  جالب است ! سیامک نمازی سال 1379 فراتحلیل های شرکت ایرانی خود را از پیامک هایی که مردم در آن زمان با یکدیگر رد و بدل می کردند ، برداشت ، به آمریکا رفت، و در سخنرانی خود، نتایج مجلش ششم را با توجه به تحلیل افکار عمومی مردم پیش بینی کرد .

چیزی در حدود 16 سال قبل ! زمانی که ابزارهای تحلیل داده به قدرت امروز نبودند ، زمانی که نفوذ خط تلفن همراه به اندازه امروز نبود ، زمانی که مردم همه مکالمات روزانه و ارتباطات اجتماعی خود را به فضای پیام کوتاه منتقل نکرده بودند ... فقط با تحلیل SMS  های مردم آن هم یک شرکت کوچک "داخلی" ، به راحتی از مردم جاسوسی می کرد . حالا امروز توی اینترنت و سرویس هایی مانند گوگل و فیس بوک و تلگرام و اندروید و ... چه می گذرد ...

سال 1378 مشترکان تلفن همراه در ایران چیزی کمتر از 500 هزار نفر بودند (+) اما هم اکنون طبق برخی آمار بین 20 تا 40 میلیون نفر (+) در ایران از نرم افزار خارجی تلگرام استفاده می کنند . و مدیران تلگرام دل مسئولان کشور را به مسدود کردن چند کانال خوش کرده اند . (+)

بعد از جنگ های جهانی، کشورهای غربی خصوصا آمریکا، به عنوان تمدنی در حال ظهور،  در صنایع ، علوم ، سیاست ها و نوع مدیریت خود تحولات عمیقی را ایجاد نمودند . تحولاتی که در عرصه های فنی و تکنولوژیک در غرب ایجاد شد از جهتی بر بستر تحولات عرصه های علوم انسانی سوار بود و از جهت دیگر نیز، پس از تولید و طراحی،به علوم انسانی ، جهت توزیع و انتشار این فناوری ها نیازمند بود . بدین منظور علوم مدیریت ، ارتباطات ، روانشناسی و ... به کمک این فناوری ها آمدند . 

غرب بر بستر تفکر خود در حال ایجاد تمدنی نوین بود و این تمدن برای انتشار در سطح جهان نیازمند معرفی ، توجیه، فروش و صدور ابزارهای تکنولوژیک خود بود که از این طریق قدرت اقتصادی و فرهنگی خود را تقویت نماید. از همین روی نظریه های جدیدی در ارتباطات با عناوین "انتشار نوآوری Diffusion of innovations " مطرح شد . در مدیریت و سیاست گذاری کلان نیز " نظام نوآوری Innovation Systems " و بعد نظام های نوآوری ملی و منطقه ای و فناورانه مطرح شد . 

در نظام های نوآوری گرچه به خلق دانش نیز توجه شده است اما بنا بر اشاعه فناوری و دانش گذاشته شده است و وقتی سخن از خلق دانش شده، منظور، توسعه دانش در حوزه فناورانه ای است که خلق شده است . نظام نوآوری می گوید برای توسعه و انتشار نوآوری ها و فناوری های جدید باید برای آن سیاستگذاری کرد ، منابع را به سمت آن سوق داد ، نوآوری را منتشر کرد ، کارافرینی را در آن توسعه داد ، بازار آن را شکل داده و برای آن مشروعیت بخشی کرد. نظام های نوآوری، هم اکنون به عنوان یکی از روش های سیاستگذاری به صورت کلان در بخش های مهمی از کشورهای مختلف خصوصا در ایران به عنوان مبنا و ابزار سیاستگذاری مورد استفاده قرار می گیرد . 

باید توجه داشت که نظام ملی نوآوری نه به دنبال  بومی سازی و دست بردن در ماهیت و موجودیت فناوری است و نه به دنبال کشف و ایجاد یک فناوری جدید  ، بلکه به دنبال اشاعه و توسعه دقیق یک فناوری و نوآوری است . جالب اینجاست که برخی مدل ها-مانند کره جنوبی-، بعد از دوره تقلید و دوره انتقال ، دوره نوآوری را به عنوان سومین مرحله پیشرفت ذکر کرده اند. در بهترین حالت ، در این مدلِ سیاست گذاری ، کشورها قادر خواهند بود در یک فناوریِ ایجاد شده، دخل و تصرف کنند و شعبه های جدیدی از آن را توسعه دهند . نه آنکه اساسا یک فناوری جدید ابداع کنند . و این منجر به تمدن سازی نخواهد شد .  

حتی شاخص هایی مانند TAI که ظرفیت نظام ملی نوآوری را پایش می کنند نیز بر دستیابی به تکنولوژی تاکید دارند نه خلق آن . طبق این شاخص  آمریکا، سوئد، ژاپن و آلمان به عنوان کشورهای رهبر و پیشرو، مالزی اندونزی مکزیک و ترکیه کشورهای رهبر بالقوه و پیشرو بالقوه ، و ایران آفریقای شمالی پاناما برزیل پرو و مصر جزء کشورهای پذیرنده ی پویا  معرفی شده اند . آنچه که مسلم است این است که کشورهای غربی خصوصا آمریکا تولید کننده و مبدع تکنولوژی بوده اند(خصوصا در حوزه فضای مجازی)، و دیگر کشورها حتی کشورهای رهبر و پیشرو نیز در توسعه تکنولوژی موفق بوده اند ، نه تولید آن،  چنانچه شاخص های TAI مخلوطی از تولید و توسعه و انتشار را مدنظر قرار داده است . 

اما سوال اینجاست که چرا آمریکا در این فرایند ، تولید کننده و دیگران توسعه دهنده اند ؟ با مقایسه نظام های نوآوری کشورها به این نتیجه می رسیم که نظام نوآوری آمریکا بر تحقیق تمرکز کرده و از ورود شرکت های خارجی در همین همکاری های تحقیقاتی نیز ممانعت کرده اما کشورهای دیگر بر توسعه  تمرکز کرده اند و همین توسعه را نیز با ورود متخصصان و شرکت های خارجی یا افراد داخلی که در خارج دوره دیده اند انجام داده اند.   همچنین آمریکا تحقیقات را از سازمان های دفاعی و نظامی شروع کرده که منافع ملی برایشان از هر چیزی با اهمیت تر است ،  اما دیگران تحقیقات یا توسعه را با شرکت های خصوصی انجام داده اند که منافعشان در سود مادی بیشتر است . نگاه آمریکا بیشتر بر تولید و اشاعه بوده و اشاعه فناوری در نظام نوآوری آمریکا به معنای اشاعه فناوری تولید شده بوده است اما نگاه دیگران بیشتر در توسعه و اشاعه بوده و اشاعه را به معنای اشاعه فناوری توسعه داده شده تعبیر کرده اند . آمریکا بیشتر به علوم پایه توجه داشته اما دیگران به خود فناوری . تمامی این موارد نشان می دهد نظام نوآوری در آمریکا منجر تولید علم بر مبنای زیرساخت های تمدنی و در دیگر کشورها منجر به توسعه علم و نظام تمدنی آمریکایی خواهد شد . 

به همین منظور جهت استفاده از نظام ملی نوآوری در سیاست گذاری کلان در کشور می بایست به این نکته توجه کرد که خلق دانش بر مبنای تفکر ایرانی اسلامی در بالاترین سطح،  و بومی سازی دانش غربی در پایین سطح باید مورد توجه جدی قرار گیرد  وگرنه نظام های ملی نوآوری در بدترین حالت منجر به اشاعه فرهنگ و اقتصاد غربی خواهد شد و در بهترین حالت منجر به بومی سازی و دستکاری در تمدن غربی می شود ولی منجر به ایجاد یک جریان موازی و تمدن ساز نخواهد شد . 

 --------------------------

منابع 

- بررسی تطبیقی نظام نوآوری کشورهای مختلف در مقایسه با ایران / میربلوک، رضایی، موسوی / فصل نامه مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت سال دوم شماره 3

- نظام ملی نوآوری ابداعات و جهش اقتصادی / عبدلی / فصل نامه پژوهش های اقتصادی ایران سال نهم شماره 31 

- ظرفیت ها و توانمندی های علم و فناوری کره جنوبی / مرکز همکاری های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری 

- شناسایی چالش های سیاست گذازی در نظام ملی نوآوری ایران / منطقی، حسنی ، بوشهری/ فصلنامه سیاست علم و فناوری سال دوم شماره 3

دوره کشاورزی ، نفت ، صنایع سنگین و حتی فناوری هایی مانند هسته ای در حال افول است و بشر در حال ورود به عصر فضای مجازی است . اطلاعات ، بخش اصلی فضای مجازی و نیز عنصر اساسی عصر حاضر است .در این دوران بیگ دیتا نقش اصلی را بازی خواهد کرد. دیتا مانند نفت خام است که فروش آن ها منابع سرشاری را عاید کشورها خواهد کرد . اما عصر کنونی دورانی است که این دیتا و اطلاعات، توسط کشورهای خریدار، با پول خریداری نمی شوند، بلکه با قوانین و مقررات به صورت رسمی، و با جذابیت در سرویس ها به صورت غیر رسمی، این داده ها را به صورت رایگان از کشور خارج می کنند .

گام بعد از ذخیره سازی ، کاوش تجزیه و تحلیل این اطلاعات است . بررسی فناوری های در حال رشد فضای مجازی در گزارش سال 2010 گارتنر نشان می دهد که 10 درصد این فناوری ها (مانند Predictive analytics، Video Analytics،  social analytics،  sentiment analysis  ،  speech analytics،  text analytics)  مربوط به تحلیل اطلاعات است . جالب اینجاست که در گزارش سال 2015 گارتنر، این فناوری ها منسوخ شده اند و فناوری هایی وارد عرصه رشد شده اند که با این اطلاعات تحلیل شده ، فراتحلیل ارائه می دهند، هوش مصنوعی را کامل تر می کنند و رابط بین هوش مصنوعی با انسان را طراحی می کنند . 

در این فضا ، که فناوری ها به سرعت در حال رشد و جایگزینی هستند ، در ایران هنوز برای مسیریابی اطلاعات چاره ای اندیشیده نشده است چه برسد به حفاظت ، ذخیره ، تحلیل و فراتحلیل اطلاعات (چنانچه اخیرا شبکه ملی اطلاعات در فاز مسیریابی اطلاعات داخلی و خارجی برای بار چندم افتتاح شد). در کشور از سویی حفاظت و ذخیره و تحلیل اطلاعات و ارائه سرویس و خدمات امن و سریع و با کیفیت به ادارات و مردم ،  "سرک کشیدن به حساب های مردم " خوانده می شود و از سوی دیگر، اطلاعات کشور در قالب نرم افزارهایی تحت قرارداد FATF به ثمن بخس به صورت رایگان در اختیار بیگانگان قرار می گیرد .

همانطور که ذکر شد در عصر اطلاعات کشورها علاوه بر پردازش اطلاعاتِ مردم تحت حاکمیت خود ، به دنبال اطلاعات سرزمین های دیگر نیز می روند و برای دریافت آن اطلاعات، موشک هوا می کنند، با این توصیف در آینده در صورت عدم توجه به اطلاعات به عنوان یک کالای استراتژیک ، نه تنها در عرصه فضای مجازی بلکه در عرصه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آسیب های جدی متوجه کشور خواهد شد .