مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

حدود 15 سال قبل وقتی در فضای مجازی گشتی می زدید، می توانستید تعداد وبلاگ نویسان فارسی زبان را که چند صد نفر بیشتر نبودند بشمارید . وبلاگ نویسان ، در آن دوران، جامعه ای به شدت به هم نزدیک و وابسته بودند . بعدها با اقداماتی که شهرداری تهران یا مجموعه های مردمی انجام دادند همایش ها و گردهمایی هایی برای وبلاگ نویسان برگزار شد به طوریکه خیلی از وبلاگ نویسان همدیگر را می شناختند .

از سال 85 به بعد که شبکه های اجتماعی فارسی زبان رشد پیدا کردند، مجموعه های مردمی، در سایت هایی مانند کلوب، دور هم جمع می شدند و برنامه هایی در فضای حقیقی برگزار می کردند . خیلی از فعالان فضای مجازی در کلوب ، همدیگر را در دنیای حقیقی نیز دیده بودند .

با گسترش شبکه های اجتماعی و افزایش کاربران آن، دیگر امکان دیدار حقیقی آن هم به صورت دسته جمعی فراهم نشد .  آن دهکده جهانی که مارشال مک لوهان گفته بود، قبل از شکل گرفتن متلاشی شده بود .

در یک دهکده واقعی ، افراد همدیگر را می شناسند و حقوقی را نسبت به هم رعایت می کنند . اما اینجا ، درست وسط فضای مجازی، آدم بیشتر یاد توده تنهای دیوید رایزمن می افتد ، یا شاید انبوه خلق گوستاولوبون. کاربران فضای مجازی به صورت کلونی هایی تنها ، در کنار هم زندگی می کنند بدون اینکه همدیگر را بشناسند ، درست مانند یک کلان شهر با آپارتمان ها و ساختمانهایی فشرده که افراد در کنار هم به صورت کنسروی زندگی میکنند اما کمترین شناختی از یکدیگر ندارند.

این کلونی ها جایی همدیگر را ملاقات می کنند آن هم تجمعات حقیقی و مجازی است. تجمعاتی که از طرف جریان ها و رسانه هایی آشنا و به ظاهر معتبر، زمینه سازی و مقدمه چینی شده  و از طریق رسانه هایی ناشناس، بر اساس زمان و مکان دقیق، عملیاتی می شود .

در یک دهکده، افراد اکثرا با یکدیگر نسبت خویشاوندی و یا حداقل دوستی خانوادگی دارند . اما اینجا جایی است که افراد (همانطور که دونا هاروی دوست داشت) نه بر اساس پیوند های خویشاوندی بلکه به خاطر اهدافی مشترک دور هم جمع می شوند . این انبوه خلق  حول این اهداف مشترک ، با ابزاری به نام هیجان و احساس  در مکانی حقیقی یا مجازی ، دور هم جمع می شوند و کاری را که به آنها گفته شده بود انجام می دهند .

اینجا بیشتر شبیه یک کلان شهر است با ساختمان هایی متراکم و جمعیتی متکثر و فراوان . کلان شهری که افراد بر اساس هیجانات القا شده، سوار بر جریان ها به این سو و آن سو می روند ...

  • پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵,
  • حاجی هاشمی