مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

مجاز زی

درباره زندگی در فضای مجازی

در طول تاریخ برخی از نظریه پردازان در علوم مختلف از تسلط و چیزگی دولت ها بر رسانه و فرهنگ و اقتصاد و حتی سیاست ترس و واهمه داشته اند . این نظریه پردازان سعی داشته اند با سپردن این مسئولیت ها بر دوش مردم از بروز آسیب های ناشی از دولتی بودن و احتمالا دیکتاتوری و استبداد دوری کنند . چون همه مردم نمی توانستند این امور را به دست گیرند ، در نهایت ، کار به دست اقلیت هایی از مردم می افتاد که دوباره همان اقلیت گرایی به استبداد نرم و پنهان و جامعه طبقاتی و 1درصد و ... منجر می شد .

این چالش هنوز در دنیا وجود دارد و مشکلات فراوانی آفریده است . در موضوع رسانه ها خصوصا فضای مجازی این مشکل دو چندان است . چون مسئله حکومت بر مردم، هم در فضای مجازی مطرح است و هم از این طریق حکومت بر فضای حقیقی . با ایجاد شبکه های اجتماعی این مشکلات بیشتر نیز شده است . چرا که مردم وارد اتاق های سرپوشیده ای شده اند که دیگر قابل مشاهده و رصد و پیگیری نیستند. در بهترین حالت، دولت ها با همکاری صاحبان این شبکه ها ، الگوریتم هایی برای شناسایی تحرکات مخاطره آمیز طراحی می کنند ، اما این رصد برای همه دولت ها ایده آل نیست ، در صورت ایده آل بودن ، امکان پذیر نیست چرا که شبکه های اجتماعی بزرگ در اختیار چند دولت معدود در دنیاست.

در دنیای واقعی ، نیروهای انتظامی یک حکومت اجازه و توانایی سرک کشیدن به همه منازل و اتاق های دربسته را ندارند . اما در فضای مجازی از طریق داده کاوی این کار امکان پذیر است و اتفاقا این رصدِ به شدت سنگین، هم اکنون، بیشتر، توسط همین دولت های داعیه دار لیبرالیسم انجام می شود .

اما چرا، حکومت اسلامی، در دنیای حقیقی و مجازی ، نیازی به سرک کشیدن به اتاق های دربسته مردم ندارد. آیا آنجا حکومت خداوند که مصداق آن حکومت اسلامی است وجود ندارد ؟

 جواب واضح  و روشن است . ولایت خداوند از طریق لایه ها و سطوح ولایی در تمامی ابعاد زندگی بشر جاری است . در بالاترین سطح ولایت، امام عصر (عج)  قرار دارند و همینطور به سمت پایین ولایت فقیه ، ولایت مومنین بر یکدیگر و نیز ولایت همسر و والدین بر زن و فرزند .

به عنوان مثال وقتی روابط زن و شوهر و حقوقی که نسبت به یکدیگر دارند از مناسبات زندگی(چه در فضای مجازی چه حقیقی) حذف شود آسیب هایی ایجاد می شود که دستگاه های نظارتی (چه دولتی چه عمومی و اجتماعی) مجبور می شوند دخالت بیشتری کنند تا آن خلاء را پر کنند . وقتی حقوق فرزند بر والدین در کشورهای غربی کمرنگ شد، سازمان های اجتماعی مجبور شدند وارد عمل شده و به کمک کودکان بشتابند.

مشکل شرق و غرب که نظریه پردازان را در انتخاب استبداد دولتی یا استبداد اقلیتی از مردم مردد نگه داشته ، عدم توجه به همین نکته است . هیچ جامعه ای بدون ولی نمی تواند زندگی کند . حال که ولایت الله در برخی مناسبات از بین رفته است قطعا ولایت طاغوت جایگزین آن خواهد شد ، حال اسم این طاغوت را دولت بگذاریم یا اقلیتی از مردم .

  • شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵,
  • حاجی هاشمی